خب اول سلام
دقیقا وقتی دارم شروع میکنم به نوشتن این متن باید بگم که 1 ساعت رسما مونده که طبق تقویم سال جدید 1399 شروع بشه. عکسی که برای این پست انتخاب کردم مال سال 1398 هستش که نماد اون سال خوک بود. خواستم بگم که به همین زودی و تا چشم به هم زدیم سال 98 هم رفت واسه خودش. میدونم تقریبا جمله ی کلیشه ای همه سال ها همینه اما خب حقیقته! عمر آدم به همین سرعتی که هست میگذره و آدم اصلا نمیفهمه تو این مدت چیکار کرده. حداقل من که میدونم تو سال 98 یه قدم مثبت بر نداشتم 
طبق روندی که برای مردم کشورمون سال 98 گذشت واقعا خب نمیشه گفت سال خوبی بودش ... منم فقط میخوام یه مروری بزنم به اتفاقی سال 98 و ختم کلام 
خب همه ی ما سال 98 رو با شروع بدی که داشت میشناسیم. کل کشور تقریبا رفته بودن تو شوک اون سیل بزرگی که همه ی کشور رو تقریبا درگیر کرده بود و کلی کشته و خسارت داشت. یادمه دقیقا موقعی که اوج سیل و خرابی هوا بود من واسه یه سفر برای امری خیر
راهی اصفهان شدم. اونموقع کل مسیرو با قطار رفته بودیم و واقعا سفر خوبی بود با اینکه سیل بود. یادمه مسیر قطار که از فیروزکوه میگذشت خیلی ترسناک بود یعنی از یه سمتت جنگل بود که همش درختا افتاده بودن تو مسیر و و از بین درختا آب بود که جاری بود و یه طرفتم دره و رودخونه ی طغیان کرده بود. قطار اون لحظه سرعتش رو تا شاید 2 تا نهایتا 5 کیلومتر بر ساعت کم کرده بود یعنی اگه راه میرفتیم سریع تر بود
خلاصه که سفر اون زمان هم ترس داشت هم جذابیت و خداروشکر برای ما فقط جذابیت هاش خاطره شد و موند ...
یه اتفاق خیلی خیلی جالب سال 98 واقعا بنظرم که ارزش نوشتن داره شهردار قبلی تهران و قتل همسرش بود. حالا اون همه طنز و اینا که راجب آقای نجفی اومد بیرون اگه ازش بگذریم واقعا داستان جالبی بود این قتل و آخرش هم تبرئه شدن این شخص
از حوزه ی اختیارات ما که بیرونه ولی خب واقعا اینم داستانی بود یه مدت برا خودش ...
شاید از بهترین و زیبا ترین اتفاقایی که میتونست توی جمهوری اسلامی بیافته و تو این سالی که گذشت اتفاق افتاد ورود زن های به ورزشگاه بود که خب با همه ی کم و کاستی هاش اتفاق افتاد و بچه های گل تیم ملی هم کم نذاشتن اون روز و ماشالله تحت تاثیر جو تا میتونستن عشق کردن... 

از جمله اتفاق های تقریبا میشه گفت بدی که توی این سال افتاد هم گرونی بنزین بود تو آبان ماه. خب همه ی ما حتما این اتفاق تلخ و عواقب اون رو یادمون هست. چقد جوون که تو این حادثه کشته شدن ولی خب آخرش همون چیزی که دولت عزیزمون میخواست اتفاق افتاد. حالا نمیخوام حرفامو سیاسی کنم ولی خب واقعا اتفاق تلخی برای این کشور بود بدون شک که خیلی راحتم فراموش شد و سرش سرپوش گذاشتن! اینکه بنزین هزارتومنی سه برار قیمت پیدا کرد اونم تو کشوری که همه به منابع نفتی که داره حسرت میخورن واقعا چیز عجیبی بود و حداقل برا قشر معمولی و پایین جامعه که دلشون به یه ماشین خوش بود که باهاش کاراشون رو انجام بدن سنگین تموم شد. حالا افزایش قیمت های ماشین و بقیه ی محصول ها که پیامد این گرونی بنزین بود جای خودش! 
واقعا یکی از شوکه کننده ترین خبر هایی که تو این سال شنیدم صبحی بود که بیدار شدم و دیدم تیتر تمام شبکه ها شده یه جمله! سردار سلیمانی به شهادت رسید. واقعا از حق نگذریم یکی از بدترین خبر های این سال بود که خب اون حجم عظیم از راهپیمایی مردم رو برای تشیع پیکر این سردار کشور به راه انداخت. از اتفاق های تلخی که بخاطر بی کفایتی و عدم مدیریت درست یک عده پیش اومد هم کشته شدن کلی عادم تو تشیع پیکر این شهید کشور بود. از اون اتفاق بد هواپیمای اکراینی هم نمیشه گذشت واقعا که یکی دیگه از پیامد های کشته شدن سردار سلیمانی بود. حالا بخاطر اشتباه انسانی یا هر دلیل دیگه ای که ما نمیدونیم و خدا میدونه که حقیقت چی بود 200 نفر آدم بخاطر سهل انگاری کشته شدن مفت مفت! حیف... 
و توی راس تمام خبر های سال 98 هم که این روزا همه درگیرش هستن شیوع ویروس کرونا بود. ویروسی که خب تقریبا همه ی جهان رو درگیر خودش کرده و منم به نوبه ی خودم تقریبا سه هفته شده که حتی از خونه بیرونم نرفتم چون تنها کاریه که ازم بر میاد. اگه شمام الان نشستین و این متن رو میخونین و هنوزم این ویروس رو جدی نگرفتین باید بگم که به فکر خودتون و خانوادتون نیستین! تو خونه موندن حداقل کاریه که هرکس میتونه برای خودش و خانوادش انجام بده. هرچند سخت و حوصله سربره ولی خب فعلا تنها راه مبارزه با این ویروسه . امیدوارم هیچ کس دیگه دچار این ویروس مسخره نشه واقعا مرگ دلگیر و عواقب خیلی بدی داره 
خب از همه ی اتفاقات تقریبا مهمی که توی سال 98 افتاد گذشتیم و یه مروری بهشون کردیم! آخرین حرف منم به عنوان حسن ختام باید بگم که این سال برای من واقعا با اینکه برای کشورم و مردمش بد گذشت خدارو شکر میکنم که بد و سخت نگذشت. واقعا خداروشکر... بین این همه بلا که سر مردم این کشور این سال اومد سالم و تندرست بودن واقعا نیاز به شکر داره
البته بقول یکی که اینا همه تازه مرحله استانیه سال 99 میریم کشوری 
امیدوارم که سال جدیدی که تقریبا چند دقیقه دیگه واردش میشیم سال خوبی برای همه ی مردم کشورم حتی همه ی مردم این جهان باشه. سالی بدون جنگ! سالی بدون خشکی و سیل! سالی بدون دیدن مرگ بچه ها! سالی با صلح جهانی! سالی بدون گشنگی و فقر مردم جهان! سالی بدون جنگ و خون ریزی یه عده قدرت طلب! سالی بدون هر درد و ناراحتی ...
امیدوارم یه شروع جدید باشه این بهار واسه کل مردم... واسه من که قراره ان شالله یه شروع جدید باشه 
با همه ی آرزو های خوب برای خودت و خانوادت
موفق باشین و سالم و تندرست
تمام...